در حاشیه
نقد و تحلیل کتاب راهی به سوی اعماق

نقد و تحلیل کتاب راهی به سوی اعماق

راهی به اعماق

جرج اورول

جرج اورول
جرج اورول

اریک آرتور بلر، با نام مستعار جرج اورول (George Orwell) – (۲۵ ژوئن ۱۹۰۳–۲۱ ژانویه ۱۹۵۰) داستان‌نویس، روزنامه‌نگار و منتقدِ ادبی بود. جرج اورول، بیشتر برای دو رمان سرشناس و پرفروش مزرعه حیوانات که در ۱۹۴۵ منتشر شد و رمان ۱۹۸۴ شناخته می‌شود. این دو کتاب، بر روی هم بیش از هر کتابِ دیگری از یک نویسندهٔ قرن بیستمی، فروش داشته‌اند. جرج اورول همچنین، با نقدهای پرشماری که بر کتاب‌ها نوشت، بهترین وقایع‌نگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن، شناخته می‌شود.

داستان زندگی جرج اورول، فراز و نشیب های بسیاری دارد؛ اما، یکی از جالب ترین های آنها، سفر جرج اورول به اسکله ویگان و زندگی با معدنچیان آنجاست که شرح آن را در کتاب، جاده ای به سوی اسکاله ویگان یا راهی به اعماق، آورده است. من، اینجا قصد بررسی این کتاب را دارم.

جاده ای به سوی اسکله ویگان

تحلیل

ویکتور گولنز، از جرج اورول برای کار بر روی یک پروژهٔ و نوشتنِ کتابی دربارهٔ بیکاری و وضعیتِ اجتماعی در شرایطِ رکودِ اقتصادیِ شمالِ انگلستان، درخواست کرد. جرج اورول، تصمیم گرفت به سوی اسکله ویگان عزیمت کند. جرج اورول از ۳۱ ژانویه تا ۳۰ مارسِ ۱۹۳۶ در ویگان، بارنزلی و شفیلد دربارهٔ منابعِ کتاب تحقیق و در آنجا زندگی کرد.

نیمهٔ نخست کتاب، جامعه‌شناختیِ جرج اورول از وضعیتِ زندگیِ طبقهٔ کارگر و به خصوص معدنچیان، در لانکاشر و یورک‌شر، در شمالِ انگلستان، پیش از جنگ جهانی دوم و مستندسازیِ آن است. نیمهٔ دوم کتاب نیز، گفتاری بلند، دربارهٔ مسائلِ تربیتیِ طبقهٔ متوسط و رشدِ وجدان سیاسیِ بریتانیا به‌سوی سوسیالیسم است.

نیمه نخست | بخش اول

در این بخش، اورول راجع به محل اسکانش، خانواده ای که در آنجا با آنها زندگی کرده است، خوراکشان، سبک زندگی آنها و تفکراتشان صحبت میکند. وی، از دردها، مشکلات و باورهای خانواده بروکر صحبت میکند.

بخش دوم

“تمدن ما، خیلی بیشتر از آنچه که برای ما قابل فهم است؛ بر ذغال بنیان دارد.”

چسترتون

این بخش، با این نقل قول، آغاز میشود و سپس، به شرح سختی هایی که یک معدنچی از سر میگذراند؛ میپردازد.

بخش سوم

در این بخش، اورول راجع به ساعات کاری و شبانه روز معدنچی ها صحبت میکند. وی، آماری دقیق از معادن ذغال سنگ ارائه میدهد. آماری چون، نرخ درآمد معدنچی ها و مخارج آنها و تحلیل اینکه، آیا مزد دریافتی، کافیست یا نه! سپس، راجع به محیط کار و وظایف افراد صحبت میکند.

بخش چهارم

اورول، در این بخش، از معدن خارج شده و به شرح حال شهرهای صنعتی و معدنی میپردازد. وی، خانه به خانه و کوچه به کوچه، شهر را بررسی کرده و اطلاعات را در اختیار خواننده میگذارد.

بخش پنجم

آمار اداره کار، درباره نرخ بیکاری و صحیح بودن آن در بخش پنجم مورد بررسی قرار میگیرد. طبق گفته های اورول، ما نمیتوانیم این آمار را مدنظر قرار دهیم. چرا که خانوارهایی هستند که، با وجود داشتن کار و بخصوص کارهای سخت، باز هم در مضیقه قرار دارند.

بخش ششم

بخش ششم، نگاهی جامع تر به فرایند سختی کار میاندازد. اورول، در این بخش به بررسی قیمت ها، زندگی سایر خانوارها و مقایسه آنها با خانوارهای معدنچی میاندازد.

بخش هفتم

شاید، بتوان این بخش را مقدمه ای بر قسمت دوم کتاب دانست. چرا که اورول، نگاهی گذرا به پیامدهای سبک زندگی در شهرهای صنعتی میپردازد. درباره اینکه، چه چیزی آنها را با این سبک زندگی وفق داده است، صحبت میکند و از عادات شکل گرفته، در قشر کارگر میگوید.

نیمه دوم | بخش هشتم

در آغاز نیمه دوم کتاب، بریتانیا و تفکز بریتانیایی مورد بررسی قرار میگیرد. نگاه قشر متوسط و کارمند جامعه به طبقه کارگر و درستی آن مورد کنکاش قرار میگیرد.

بخش نهم

نویسنده در این قسمت از کتاب، به گذشته ای از زندگی خود سر میزند. با بازگو کردن چند رویداد به تفکرات غلط حاکم بر جماعه انگلیسی، حمله میکند.

بخش دهم

حال زمانش رسیده است که، نویسنده از احزاب فکری حاکم بر جامعه سخن گوید. در این بخش، نحوه برخورد هر جنبش نسبت به طبقه کارگر و واکنش عامه مردم، کانون توجه است. از بورژواهای سلطنتی گرفته تا سوسیالیسم های آزادی گرا. همه این نگرش ها که، در متن زندگی جامعه قرار گرفتند، موضوع صحبت اند.

بخش یازدهم

بخش یازدهم، مخصوص سوسیالیسم است. در این بخش از کتاب، اورول به بیان دقیق سبک و جهتگیری فکری و سوسیالیستی نسبت به طبقه کارگر و چگونگی برخورد مردم و سوسیالیستها نسبت به واقعیتهای موجود، میپردازد.

بخش دوازدهم

بعد از طرح مشکلات، قائدتا ارائه راه حل، قدم بعدیست. جرج اورول، در این بخش به طرح راه حلهایی برای رفع مشکلات مطرح شده در بخش پیشین، میپردازد.

بخش آخر

نتیجه گیری. سوسیالیسم، به عنوان راه حلی جامع برای ایجاد برابری در جامعه معرفی میشود.

نقد

شاید، بعد از خواندن این کتاب، شما هم مانند من، با خود بگویید: چه عالی!

اما صبر کنید. ابتدا قصد دارم، نکات مثبت این کتاب و نویسنده را، بیان کنم. برای نوشتن یک کتاب خوب، فقط نیاز به یک ذهن بشاش و خلاق نیست. اصولی وجود دارد که باید رعایت شود. خب، جرج اورول کسی نیست که این نکات را رعایت نکند.

  • اولین نکته مثبت، تحقیق میدانیست که به خوبی به عمل آمده است.

همانطور که، تولستوی برای گردآوری اطالاعات جنگ، به قصد نوشتن کتاب بزرگ خود جنگ و صلح، نزدیک به هفت سال مشغول مصاحبه با بازماندگان و خانوداه قربانیان بود؛ هر نویسنده ای برای نوشتن کتابش، نمیتواند فقط به ذهن و قوه تخیل خود مراجعه کند. اورول، به خوبی از پس این کار برآمده است.

  • انسجام و پیوستگی بخش ها و توزیع متوازن اطلاعات

کتاب به خوبی فصل بندی شده است. هر فصل، آمادگی لازم را، در خواننده برای مطالعه فصل بعد ایجاد میکند. اطالاعات و آمار در بخش های مختلف به خوبی توزیع شده اند. شما، ناگهان با مجموعه ای از اعداد روبرو نمیشوید. بلکه، اعداد و جداول، در جای درست و با مقدمه ای درست در اختیار خواننده قرار میگیرند.

  • تمرکز به جا روی موضوع

در همه بخش های کتاب به خوبی، تمرکز و یکپارچگی دیده میشود. به صورتی که شما میتوانید، بگویید این بخش مربوط به کدام مبحث است.

  • گستردگی متن

هر چه جلوتر میرویم، متن به خوبی باز و گویا تر میشود. صاحب قلم، با مهارت تمام موضوع محوری را بسط داده است.

هیچ اثری کامل نیست. این کتاب هم، از این قائده مستثنی نیست.

  • ایرادی که میتوان به کتاب وارد کرد، نحوه استدلال نویسنده و نتیجه گیری وی در پایان است.

هر مکتب و تفکری، استدلال های خاص خود را دارد. همین استدلال ها، باعث ایجاد شور و شوقی برای دنبال کردن آنها، میشوند. سوسیالیسم هم، یکی از همین مکتب هاست. از دید هر مکتب، آن مکتب راهی برای برقراری عدالت است. اما، در کتابی که، تمام محتوای آن مربوط به مشکلات مادی است؛ اینکه نتیجه گیری شما، ترویج یک تفکر باشد، کمی دور از انتظار است.

در میانه کتاب، اورول اعتراف میکند که، نمیتواند مانند معدنچی ها زندگی کند و برایش غیرممکن است. او انتظار دارد، آنها هم آن را نخواهند. بنابراین، برای پیدا کردن یک راه حل، به مکاتب و احزاب موجود پناه میاورد.

  • کتاب، بیش از حد کسل کننده میشود!

در بعضی مواقع، نویسنده پاراگراف هایی طولانی و عاری از زیبایی های ادبی را، ارائه میکند. شاید برای حفظ یکپارپگی متن، لازم بوده است؛ اما، این کار مخاطب را آزار میدهد.

و اما …

یک امّای بزرگ وجود دارد. آن هم این است که، کتاب راهی به سوی اعماق، به کاملترین و شیواترین شکل ممکن، زندگی کارگران معادن و جزئبات آن را بررسی، تحلیل و باز کرده است. کاری که رسالت یک نویسنده، برای نشان دادن آن چیزیست که هست. بنابراین، به شما هم، خواندن این کتاب را توصیه میکنم. اما، اگر قصد خواندنش را ندارید؛ امیدوارم، این مطلب برایتان مفید بوده باشد.

نظرات بسته شده است.