خلاصه کتاب عقاید یک دلقک ( برنده نوبل ۱۹۷۲)
عقاید یک دلقک
یک نویسنده خوب، سعی نمیکند چیزی را به مخاطب القا کند. هنر نویسندگی در به تصویر کشیدن واقعیات، همانطور که هستند، است. برای این کار، هر کسی سبک خاص خود را دارد. بعضی ها، یک کاراکتر را طراحی میکنند، فضای مورد نیاز برای مانور دادن روی آن کاراکتر را طراحی میکنند، درگیری ها و افکار آن کاراکتر را پیش بینی میکنند و سپس، شروع به نوشتن میکنند. در نهایت، نام گذاری میکنند.
خیلی مهم است که نامی که شما انتخاب میکنید؛ با کاراکتر، فضای مربوط به کاراکتر و افکارش همخوانی داشته باشد. چه نامی بهتر از، عقاید یک دلقک!
هانریش بل
هاینریش بل، نویسندهی آلمانی و برندهی جایزهی نوبل است. وی، به عنوان یکی از پرکارترین و مشهورترین نویسندگان آلمانی شناخته میشود.
هاینریش تئودور بُل، در ۲۱ دسامبر ۱۹۱۷ در شهر کلن آلمان به دنیا آمد. بعد از دوران دبیرستان، برای کار به یک کتابفروشی رفت و همزمان، در رشتهی مطالعات آلمانی و کلاسیک در دانشگاه کلن، به تحصیل پرداخت.
با آغاز جنگ جهانی دوم، هاینریش بل برای خدمت فراخوانده شد و دوران سختی را گذراند. اما، پایان جنگ برای هاینریش بل شروعی دوباره بود. بعد از مدتی تجربه کاری خلاف میلش و زندگی به همراه همسرش، هاینریش بل نخستین رمان خود را با عنوان قطار به موقع رسید در سال ۱۹۴۹ به چاپ رسانید.
پس از عضویت در گروهی از نویسندگان به نام گروه ۴۷، هاینریش بل توانست در سال ۱۹۵۱ جایزهی ادبی همین گروه را برای داستان گوسفند سیاه دریافت کند.
بعد از چاپ آثار متعدد و دریافت جایزه های بسیار، هاینریش بل، سرانجام در سال ۱۹۸۵ و در ۶۷ سالگی از دنیا رفت و در شهر کرویتساو آلمان به خاک سپرده شد.
کتاب عقاید یک دلقک
این کتاب، شرایط کلی جامعه آلمان را بعد از جنگ جهانی دوم شرح میدهد. تاثیرات جنگ بر مردم و عقایدشان، اوضاع اقتصادی آنها و نگرش های آنها نسبت به گروه های حزبی مختلف را بررسی میکند. کتاب عقاید یک دلقک، در سال ۱۹۷۲ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
خلاصه کتاب عقاید یک دلقک
یک دلقک مبتلا به مالیخولیا، در حالیکه از بی پولی رنج میبرد، باید رنج دوری از معشوقش را هم، که به تازگی او را ترک کرده است؛ تحمل کند. داستان از جایی شروع میشود که کسی حاضر به همکاری با دلقک داستان نیست. او بیکار است و مدام سعی دارد با وعده و وعید برای خود پول جور کند و یا کاری پیدا کند.
به موازات این اتفاقات، دلقک داستان، درک نمیکند که چرا ماری، همسرش او را ترک کرده و با کسی که حال دلقک را بد میکند، همخوابه شده است. در حالیکه، دوستانش سعی در کمک به او دارند و برای بهتر شدن اوضاع اقتصادی و کاری او پا پیش میگذارند؛ دلقک داستان، سماجت میکند تا ماری را برگرداند. از هر کسی کمک میخواهد، اما ماری برگشتنی نیست.
هرگاه کسی به کمک او میاید، افکار مالیخولیایی دلقک بحث را عوض میکند. او به دوستانش و افکارشان حمله میکند. از بیهودگی و پوسیدگی افکارشان میگوید و آنها را آزرده میکند.
در نهایت، این دلقک است که باید با واقعیت روبرو شود و همه چیز را آنگونه که هست، بپذیرد. اما آیا این کار را میکند؟
هانس شنیر
عقاید یک دلقک، درباره، دلقکی به نام هانس شنیر است که معشوقهاش، ماری، او را بابت دلایل مذهبی ترک کرده و وارد رابطه با مردی کاتولیک، به نام هربرت تسوپفنر شدهاست. تسوپفنر، دارای نفوذ مذهبی و سیاسی قابل توجهی است. هانس، به همین دلیل دچار افسردگی شده و مرضهای همیشگیاش، مالیخولیا و سردرد تشدید یافته است.
علاوه بر اینها، هانس هیچ تمایلی به مذهب ندارد. تمام تلاشش این بوده تا با مذهبی نشان دادن خود، ماری را راضی نگه دارد. حالا که ماری رفته است؛ او میتواند تمام مذهبیون را سلاخی روانی کند. اما، این کار ماری را برنمیگرداند.
مذهب و سیاست
عقاید یک دلقک، کنایه ایست به مذهبیونی که وارد احزاب سیاسی میشوند. کنایه ایست به تمام احزاب سیاسی، که ایدئولوژی های مسخره خود را شبانه روز بیان کرده و قیافه ای روشنفکرانه به خود میگیرند. همان ها که، سرنوشت یک جامعه را فدای چند استدلال استقرایی روشنفکرانه کرده اند.
نقاط مثبت کتاب عقاید یک دلقک
- بی طرفانه باید بگویم این کتاب در به تصویر کشیدن فضای جامعه آلمان بعد از جنگ، بی بدیل است.
- فضاسازی و دیالوگ ها، کاملا حساب شده و واقعیست.
- شخصیت پردازی (به خصوص شخصیت هانس شنیر) و روابط بین شخصیت ها؛ رابطه بین هانس و ماری، یک مثال بی نقص در روابط زوجین است.
- تصویرسازی بی پولی هانس و انتقال آن به خواننده دیوانه کننده است.
نقاط منفی کتاب عقاید یک دلقک
- نباید قدرت کتاب، باعث شود، نقض کتاب در به تصویر کشیدن مالیخولیای هانس نادیده گرفته شود.
- شاید هدف نویسنده همین بوده است؛ اما تشخیص افکار مالیخولیایی هانس از اتفاقات واقعی، گاهی اوقات مشکل است.
جمع بندی
اگر صادقانه بخواهیم صحبت کنیم، شرایطی که هانریش بل در این کتاب به تصویر کشیده است؛ بسیار مشابه وضعیت اجتماعی مردم ایران در حال حاضر است. پس، حتما این کتاب را بخوانید.